کد مطلب:16807 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

گنجینه پرسمان » احكام

با توجه به اينكه انسان آزاد آفريده شده پس فلسفه عبادت خداوند چيست؟

الف) خداوند در انتظار عبادت كسي نيست و عبادت و طغيان بندگان نفع و ضرري براي خداوند ندارد. قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد: {H{/Bوَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلي عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اَللَّهَ شَيْئاً{w19-27w}{I3:144I}/}H}؛ {Mهر كس به جاهليت و گمراهي پسروي كند هرگز خدا را زيان نمي رساندM}، {V(آل عمران 144)V}. به عنوان نمونه پيرامون قرباني در حج مي فرمايد: {H{/Bلَنْ يَنالَ اَللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها{w1-7w}{I22:37I}/}H}؛ {Mچنان نيست كه گوشت و خون آن به خدا برسدM}، {V(حج، آيه 37)V}. بنابراين عبادت فلسفه هاي ديگري دارد كه به اختصار به برخي از فلسفه هاي آن اشاره مي شود: 1- نقش تربيتي و سازندگي؛ عبادت و ارتباط با خدا در رشد كمالات انساني، پرورش فضائل و مكارم اخلاقي و تنظيم مناسبات انساني و اجتماعي نقش فوق العاده اي دارد. 2- آرامش روحي و رواني؛ از ديدگاه روانشناختي ارتباط با خدا، انس با خالق هستي و گفتگو با آفرينشگر عالم و آدم از بهترين عوامل آرامش رواني و مقابله با اضطرابات دروني است. 3- ايجاد روح اميد و نشاط، يكي از ديگر كاركردهاي روانشناختي عبادت، احساس اميدواري است، زيرا كسي كه با خدا در ارتباط است، خود را در زندگي تنها و بي پناه نمي يابد. از اينرو روانشناسان معتقدند كه دين و عقايد و مناسك ديني باعث كاهش رنجهاي انسان و بويژه غم و رنج تنهايي در كوير خشك زندگي و در برخورد با ناملايمات و دشواري ها است. آري عبادت آدمي شور و نشاط، اميد و قدرت بردباري و مقاومت در برابر سختيها عطا مي كند. 4- اعمال انسان داراي اثر تكويني و حقيقي در حيات جاودان آدمي است. به عبارت ديگر بهشت و دوزخ يك امر قراردادي و وضعي نيست، بلكه حضور و تجسم خود عمل انسان است. براي آگاهي بيشتر در اين باره ر.ك: 1- كلياتي پيرامون عبادات اسلامي،شهيد سيد محمدباقر صدر 2- اسرار عبادات،آيه الله جوادي آملي ب ) اگر آدمي نخواهد بنده كسي باشد تنها از يك راه ممكن است و آن بندگي خدا كردن، در اين صورت است كه آدمي از قيد همه تعلقات و زنجيرهاي بندگي و بردگي رها مي شود و با بي نهايت هم آوا و هم سخن مي شود، ليكن آنكه از طرق بندگي خدا سر برتافت گرفتار بندگي نفس و شيطان و بردگي در برابر دريوزگان مي شود: {Sآنكه گريزد ز خراجات شاه # بار كش غول بيابان شودS} اين كه انسان آزاد و مختار آفريده شده است، يعني آزاد از بندگي و بردگي خلايق، كه آنان نيز مثل ما، همه بندگاني تهيدست و فقيران درگاه الهي اند، اما اختيار آن گونه كه از دايره قدرت خدا نيز رها باشيم نه مطلوب است و نه ممكن.